دیار نخل و رود

دیار نخل و رود

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

ساعت

امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 36
بازدید کل : 97871
تعداد مطالب : 153
تعداد نظرات : 58
تعداد آنلاین : 1


حکایت درس و مدرسه

 

این داستان واقعی است واتفاق افتاده است.چهار دانشجوشب امتحان بجای درس خواندن به مهمونی وخوش گذرونی رفته بودندوهیچ آمادگی امتحان شون رو نداشتند.روز امتحان به فکرچاره افتادندوحقه ای سوارکردندبه این صورت که سرو روشون روکثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند.بعد به دانشگاه رفتندویکراست سراغ استادراگرفتند.مسئله روبااستاداینطور مطرح کردندکه دیشب به یک مراسم عروسی خارج ازشهررفته بودندودر راه برگشت ازشانس بد یکی ازلاستیک های ماشین پنچرمیشه واونا باهزارزحمت وهل دادن،ماشین روبه یه جایی رسوندن واین بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیده اند.بعدازکلی اصرار قرار میشه سه روزدیگه یک امتحان اختصاصی برای این چهار نفر برگزار بشه.آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ،سه روزتمام به درس خوندن مشغول میشن و روزامتحان با اعتمادبه نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون روابراز کنند!استادعنوان میکنه بدلیل خاص بودن وخارج ازنوبت بودن این امتحان باید هر کدوم ازدانشجوها توی یک کلاس بنشیندوامتحان بدن.آنها هم به خاطر داشتن وقت کافی وآمادگی لازم باکمال میل قبول می کنند.امتحان حاوی دو سوال وبارم بندی ازنمره بیست بود:  
1-نام ونام خانوادگی:2نمره
2-کدام لاستیک پنچر شده بود؟18نمره
الف-لاستیک سمت راست جلو
ب-لاستیک سمت چپ جلو
ج-لاستیک سمت راست عقب
د-لاستیک سمت چپ عقب


نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: شنبه 20 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to ghasem.shojaei.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com